مراحل حل يک مسئله با استفاده از فرايند تحليل سلسله مراتبي AHP
Analytical Hierarchy Process
بخش دوم: استفاده از AHP و ANP در تصميمگيري گروهي
مشاهده متن در ادامه مطلب
يکي از مهمترين کاربردهاي تصميمگيري چندمعياره، کاربرد آنها در تصميمگيري گروهي است. در مثال انتخاب مدير فرض کنيد بخواهيد براساس نظر چندين کارشناس تصميمگيري کنيد. تکنيکهاي تصميمگيري گروهي دو کاربرد اساسي در روشهاي MCDM دارند. با مطالعه اين بخش شما روش طراحي پرسشنامه خبره را نيز فرا خواهيد گرفت.
دقت کنيد اين مطلب در ادامه آموزش مقدماتي AHP نوشته شده است.
الف: انتخاب معيارها و زيرمعيارها
براي انتخاب معيارها و زيرمعيارهاي مربوط به يک هدف، معمولاً از روشهائي مانند طوفان مغزي، گروه اسمي يا تکنيک دلفي استفاده ميشود. تعيين معيارها و زيرمعيارها در تصميمات انفرادي چندان دشوار نيست اما زمانيکه بخواهيم از نظر چندين کارشناس استفاده کنيم بايد از فنون تصميمگيري گروهي استفاده شود. توصيه معمول در اين زمينه استفاده از تکنيک دلفي است. تکنيک دلفي روشي است که با توزيع پرسشنامه ميان متخصصان، نظر و عقايد آنها را جمعاوري ميکند و طي مراحلي به نظر اکثيرت ميرساند. اين مراحل آنقدر تکرار ميشود تا معيارهائي که به طور اجماع نمرهاي بيشتر از هفت گرفتهاند جزء فاکتورهاي نهائي انتخاب گردند. جهت تسريع ميتوان همان مرتبه اول از نمرههاي اعضا متوسط گيري شود و عواملي که نمره بيشتر از هفت کسب کردهاند جزء فاکتورهاي نهائي انتخاب گردند.
براي نمونه در مثال انتخاب مدير که براي سادهتر شدن مساله از زيرمعيارها صرفنظر شده است، ابتدا پژوهشگر تعدادي معيار انتخاب مدير را براساس مطالعات گذشته و تجربيات خود شناسائي نمود. در مرحله بعد اين معيارهاي اوليه با استفاده از تکنيک دلفي از ديدگاه کارشناسان ارزيابي گرديد و چهار معيار تجربه، سن، علاقه و تحصيلات نمره بالاي 7 کسب کردند و بهعنوان معيارهاي انتخاب مدير در مدل نهائي وارد شدند.
ب: ميانگين نظر خبرگان و طراحي پرسشنامه خبره
زماني که از نظر بيش از يک کارشناس براي تعيين اوليت معيارها و زيرمعيارها استفاده ميشود تکنيکهاي متعددي براي رسيدن به يک ديدگاه کلي وجود دارد. براي نمونه ميتوان از روش اجماع (consensus) استفاده کرد. به اين ترتيب که محققين در کنار هم جمع شده و در خصوص هر مقايسه به جمعبندي کلي برسند. البته اين روش همه معايب تصميمگيري گروهي را به همراه دارد و عملاً جدول مقايسهاي هر عضو بيخاصيت خواهد ماند. (آذر و معمارياني، 1373 : 25) اکزل و ساعتي (1983) استفاده از ميانگين هندسي را بهترين روش براي ترکيب مقايسات زوجي معرفي کردهاند.
حال بيائيد ببينيم اگر بخواهيم از نظر بيش از يک کارشناس به مساله انتخاب مدير بپردازيم. در اين مثال ما ميخواهيم نظر 5 کارشناس را براي انتخاب مدير از بين سه کانديدا جويا شويم. الگوريتم اجراي کار مانند قبل است.
ابتدا پرسشنامه خبره را طراحي ميکنيم چون بايد نظرات پنج فرد مختلف جمع آوري شود. براي مثال پرسشنامه خبره براي گام اول مثال قبل يعني مقايسه زوجي کانديداها براساس معيار پيشينه به صورت زير خواهد بود:
1- اولويت مادلين نسبت به سوف براساس معيار پيشينه شغلي براي احراز شغل مديريت سازمان کدام است؟
2- اولويت مادلين نسبت به راجر براساس معيار پيشينه شغلي براي احراز شغل مديريت سازمان کدام است؟
3- اولويت مادلين نسبت به سوف براساس معيار پيشينه شغلي براي احراز شغل مديريت سازمان کدام است؟
پاسخنامه نيز با طيف پنج يا نه درجي ساعتي تهيه و تنظيم ميشود که در صفحه گذشته شرح آن ارائه گرديده است.
در گام بعدي ميانگين هندسي هر يک از مقايسههاي زوجي انجام شده را حساب کنيد. براي مثال ديدگاه پنج کارشناس در مقايسه مادلين و راجر به صورت زير است.
|
کارشناس اول |
کارشناس دوم |
کارشناس سوم |
کارشناس چهارم |
کارشناس پنجم |
ميانگين هندسي |
مادلين به راجر |
7 |
6 |
5 |
4 |
5 |
5.304566 |
بنابراين اولويت مادلين به راجر برابر 5.304566 که ميانگين هندسي نظرات کارشناسان مختلف است. از سوي ديگر اولويت راجر به مادلين 0.188517 است که معکوس نمره مادلين به راجر است. همين روند را براي دو مقايسه ديگر انجام ميدهيم. جدول نهائي مانند زير خواهد شد:
|
مادلين |
سوف |
راجر |
eigenvector |
مادلين |
1 |
0.54928 |
5.304566 |
0.352373524 |
سوف |
1.820564 |
1 |
6.892190 |
0.573292685 |
راجر |
0.188517 |
0.145092 |
1 |
0.074333791 |
مقدار ويژه يا اولويت سطرها مانند قبل محاسبه ميشود. ميتوانيد از نرم افزار استفاده کرده يا تخمين ميانگين هندسي را بکار ببريد. دانش را مرزي نيست و هميشه نکاتي براي افزودن هست